شروع دوباره و دوباره و دوباره

شاید یکی از سخت‌ترین کارهایی که یک انسان در زندگی خودش می‌تواند انجام دهد شروع دوباره باشد و از آن سخت‌تر استمرار داشتن در این شروع مجدد است. اینکه دوباره کاری را شروع کنی که قبلا به ظاهر در آن شکست خوردی و آن را تا رسیدن به نقطه‌ی مد نظر ادامه دهی.

در زندگی و مسیری که من تا به الان طی کردم پر از نقطه‌های شروعی است که با انگیزه آغاز شده است، اما ادامه پیدا نکرده و وقتی به عقب برمی‌گردم و به دلیل عدم استمرار فکر می‌کنم به چند دلیل مختلف می‌رسم که شاید مهم‌ترین آن انگیزه و دلیل شروع کردن باشد.

اینکه اصلا چرا تصمیم به شروع دوباره گرفتم؟

فکر می‌کنم دلیلی که برای این شروع هر یک از نقطه‌ها داشتم آنقدر محکم نبوده که بتواند من را برای ادامه مسیر کمک کند، اینکه انگیزه‌ای بشود که آن نقطه را تبدیل به یک خط ممتد کنم، یا تبدیل به یک پاره‌خط میشده و یا اینکه خط مقطعی که بعد از مدتی کمرنگ و کمرنگ و کمرنگ میشده تا جایی که دیگر اثری از آن نقطه‌ی ابتدایی نبوده.

نمی‌خواهم این را بگویم که برای هر کاری از جزئی‌ترین تا بزرگ‌ترینشان باید دلیل داشته باشیم، گاهی اوقات بی‌دلیل تصمیم گرفتن هم ایرادی ندارد اما امان از آن روزی که بخواهی کارها و تصمیمات بزرگ زندگی را بدون دلیل و یا حتی دلیل محکمی شروع کنی.

این وبسایت نیز در سالهای قبل یک نقطه شروع بود، از همان نقطه‌هایی که انگار دلیل محکمی برایش نبود، چرا که بعد از مدت‌ها از صفحه روزگار محو شد.

اما این بار در یک شروع دوباره با تمام مشغله‌هایی که دارم، دوباره سرپایش کردم با دلیل و انگیزه‌ای محکم‌تر شاید با پختگی بیشتر تا بتوانم هر آن چیزی که در این سال‌ها تجربه کردم را در یک مکانی مشخص و معلوم مکتوب کنم شاید در آینده‌ای نزدیک کسی آمد و اینها را خواند و در جایی از زندگی بدردش خورد که برای من می‌شود تاثیرگذاری حتی در زندگی و مسیر یک نفر و این می‌شود همان ماموریتی که برای خودم تعریف کردم.

در طی این سال‌ها سعی کردم تمرین کنم که قبل از هر فکر، هر تصمیم و هر اقدامی که می‌کنم یک یا چند چرا بیاورم و تا زمانی که پاسخ مشخصی برایشان نداشته باشم کاری بابت آن انجام ندهم، نمی‌گویم کاملا موفق بوده‌ام که واقعا نیوده‌ام و این موضوعی‌است که باید سالیان سال حتی تا لحظه‌ی آخر زندگی آن را تمرین کنیم، شکست بخوریم و دوباره تمرین کنیم تا یاد بگیریم چرا که معتقدم یادگیری در انجام اتفاق میوفتد تا خواندن، تا دیدن تا شنیدن که سعی می‌کنم بعدا مفصل در مورد این مدل یادگیری تجربه شخصی‌ام همینجا بنویسم.

بخشی از نوشته‌های این وبسایت یا وبلاگ، بازنویسی مسیری است که طی کردم، بخشی کتاب‌هایی که خواندم و مابقی هم تجربه‌های کاری‌ای خواهد بود که در این سال‌ها تجربه کردم.

از مهارت‌های نرم خواهم نوشت، اینکه چطور این مهارت‌ها مسیر مرا تغییر داد، از عصردیدنی خواهم گفت، همان دورهمی جذابی که مدت‌هاست داریم برگزار می‌کنیم، از مُرادیو خواهم گفت، پادکستی که نیاز به شروعی دوباره دارد تا در آن آدم‌های معمولی بیایند و قصه‌ی زندگی‌شان با زبان خودشان تعریف کنند، از دوستی‌ها، رفاقت‌ها، رقابت‌ها و خیلی چیزهای دیگری که شاید جای دیگری از آن‌ها نه گفته‌ام و نه نوشته‌ام.

القصه، تمام این‌ها را گفتم که بگویم این وبسایت مجدد راه‌اندازی شد، با دلیلی محکم‌تر از قبل که امید به استمرار آن دارم، حتی لاک‌پشتی، نرم و آهسته اما مستمر.

ارادتمند شما، حسام‌الدین مرادی ( دایی حسام )

به اشتراک بگذارید :

بلاگ‌پست‌های مشابه