مسیر پر پیچ و خم من از دانشگاه شروع شد، از اونجایی که متوجه شدم بین سه انتخابِ کاردانی معماری بجنورد، کارشناسی برق قدرت گناباد و پشت کنکور موندن برای یک سال دیگه باید یکی رو انتخاب کنم و بدون تقریبا هیچ مشورتی با همون مدل ذهنی‌ای که خیلی از دهه شصتیا و خانواده‌هاشون داشتن، بار و بنه رو بستم و راهی گناباد شدم، دقیقا مهر 1382 و می‌تونم بگم بازی از این نقطه برای من شروع شد.

سال 1387 که دیگه نزدیک به فارغ‌التحصیلی بودم، بیشتر از اینکه با خودم، دانش و تجربه فنی به همراه داشته باشم، تجربه بازاریابی داشتم و ارتباطات و دوست و رفیق‌های خیلی نزدیک و خیلی زیاد چون از سال 1384 بر حسب یک اتفاق و برای اینکه بتونم پولی دربیارم شروع کردم به ویزیتوری برای یک مجموعه آرایشی بهداشتی تو جنوب خراسان، شهرهای بیرجند، قائن، خود گناباد و شهرهای همون اطراف.

دانشگاه تمام شد و من همچنان بدون هیچ علاقه و دانشی نسبت به مهندسی برق مسیرم رو داشتم ادامه می‌دادم و همزمان که فاصله‌م از رشته‌ی فنی بیشتر میشد، ارتباطم با بازاریابی و فروش بهتر و بهتر میشد.

خدمت سربازی که تمام شد باز هم بدون مشورت و بر حسب یک پیشنهاد نسبتا خوب وارد شرکتی شدم که در اون لحظه فکر می‌کردم بهترین انتخاب رو دارم انجام میدم و حدود سه سال زمان برد که دوباره متوجه بشم من برای اون کار ساخته نشدم، چون ارتباط چندانی به بازاریابی نداشت، اتفاقا به برق هم ربطی نداشت چون مسئول تولید کارخانه‌ی تولید پل‌های عابر پیاده و سازه‌های فلزی شهری شده بودم. اما الان که به اون دوران برمی‌گردم میبینم تجربه‌ی جذابی رو در مسیری که طی کردم برام ساخت.

البته از این نگذریم که در طی این سه سال هم داشتم در حوزه‌های مختلف به صورت پارت تایم بازاریابی انجام می‌دادم، حوزه‌هایی مثل پوشاک، مواد غذایی و اندکی متریال‌های ساختمانی.

بعد از خارج شدن از فضای تولید و آهنگری، به میدان بازاریابی برگشتم، اما با تجربه‌ای بیشتر از قبل و اینکه متوجه شده بودم مسیر شغلی من از این منزل عبور می‌کنه. شاید پر فراز و نشیب‌ترین مرحله از زندگی شغلی من این مرحله باشه، سعی و خطا کردن‌های زیاد و شاید بدون تامل که باعث شد فراز و فرودهای زیادی رو تجربه کنم و الان تک‌تک اون تجربیات بهم کمک زیادی می‌کنن.

فروش دیوار سبز

فروشن متریال‌های بتنی

فروش چوب‌پلاست و ترموود

فروش عمده گل و گیاه

فروش طراحی داخلی

فروش کناف

فروش کابینت و متریال‌های چوبی ساختمان

فروش بیمه در رشته‌های مختلف

فروش لوازم آرایشی و بهداشتی

و انجام بازاریابی شبکه‌ای داخلی و خارجی

بهم دید جدیدی از بازار و بازاریابی داد و باعث شد نگرشم نسبت به فرآیند بازاریابی بهتر و واقع‌گرایانه‌تر بشه.

با این دید و تجربه‌های مختلف شکست شروع به یادگیری و آموزش در حوزه دیجیتال مارکتینگ شدم، اما این‌بار با مشورت و کمک گرفتن از دوستایی که حس می‌کردم دانش و تجربه و تخصصشون خیلی بیشتر از منه با اینکه سنشون از من کمتر بود و اینجا بود که متوجه شدم لزوما سن بیشتر باعث دانش و فهم بیشتر نسبت به مسائل نمیشه و میشه.

آغاز دوباره مسیر و شروع از نقطه‌ی صفر کار به شدت سختیه و از اون سخت‌تر استمرار تو مسیر جدیده اما این بار دلایل محکمی وجود داشت به همراه مشورت و شناخت نسبی نسبت به خودم، ضعف‌ها و البته توانایی‌هام.

در مسیر یادگیری، وردپرس، HTML، CSS، سوشال‎‌مدیا، ابزارهای گوگل، قالب‌های مختلف محتوا، نرم‌افزارهایی مثل افترافکت و پریمیر و فتوشاپ رو سعی کردم نسبت به نیازم یاد بگیرم.

این یادگیری و تجربه‌های قبل همراه شد با ارتباط گرفتن با افراد مختلفی که توی این حوزه حرفی برای گفتن داشتن و ایجاد شبکه‌ای از رفقای کاربلد و کاردرست و باتجربه، افرادی که یه جاهایی بدون چشم داشت سوالاتت رو پاسخ می‌دادن و کمک می‌کردن تا بتونی مسیر خودتو پیدا کنی.

در طی دو سالی که با بنیاد حرکت انسانی همکاری کردم چند رویداد در سایزهای مختلف برگزار کردیم به همراه یک کمپین 360 درجه موفق برای دریافت مشارکت‌های مردمی برای پرداخت عیدی به دانش‌آموزان تحت حمایت این مجموعه.

حسام الدین مرادی

برندبوک و هندبوک این مجموعه رو تدوین کردیم و تونستیم تیمی رو به عنوان تیم مارکتینگ برای بنیاد بسازیم که فکر می‌کنم توی این تیم‌سازی موفق بودیم.

تیم سازی

الان که دارم این متن رو می‌نویسم در پوزیشن‌های مختلفی

حسام الدین مرادی

در تمام این مدت دورهمی رو به صورت مستقل در مشهد، پیش بردم به نام عصردیدنی که تا به الان چهل و یک جلسه از این دورهمی برگزار شده و تونسته جای خودش رو در مشهد به عنوان یه دورهمی مستقل باز کنه

کار کردم و در مجموعه همتاپی مشغول به فعالیت هستم.